حضرت علی علیه السلام پس از کشته شدن طلحه و زبیر، مردم را با فصیحترین کلام اینگونه موعظه مىکند:
" بِنَا اهْتَدَیْتُمْ فِی الظَّلْماءِ وَ تَسَنَّمْتُمُ الْعَلْیَاءَ وَ بِنَا انْفَجَرْتُمْ عَنِ السِّرارِ وُقِرَ سَمْعٌ لَمْ یَفْقَهِ الْوَاعِیَةَ وَ کَیْفَ یُرَاعِی النَّبْاءَةَ مَنْ اَصَمَّتْهُ الصَّیْحَةُ؟ رَبَطَ جَنانٌ لَمْ یُفَارِقْهُ الْخَفَقانُ ؛ در تاریکى، راه خود را به هدایت ما یافتید و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتید و از شب سیاه گمراهى، به سپیدهدم هدایت رسیدید. کر باد، گوشى که بانگ بلند حق را نشنود؛ که آن کس بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بیاگاهاند. استوارتر باد، آن دل که پیوسته از خوف خدا لرزان است. "
حضرت علی علیه السلام در این عبارت ارزش و منزلت خود را بیان مینماید که وجود پر برکت ایشان باعث هدایت مردم میشود. ایشان عین حق و حقیقت هستند که ندای بلندی دارند. و اگر کسی با این ندا بیدار نشود با هیچ صدای دیگری بیدار و آگاه نمیشود . ایشان رمز آگاهی و بیداری مردم را خوف از خدای سبحان بیان میدارند.
در تاریکى، راه خود را به هدایت ما یافتید و بر قله عزّت و سرورى فرا رفتید و از شب سیاه گمراهى، به سپیدهدم هدایت رسیدید. کر باد، گوشى که بانگ بلند حق را نشنود؛ که آن کس بانگ بلند را نشنود، آواز نرم چگونه او را بیاگاهاند. استوارتر باد، آن دل که پیوسته از خوف خدا لرزان است. "
حضرت علی علیه السلام در عبارت فوق از ریا و دو رنگی مردم سخن میراند که من با شما صادق بودم ولی شما با من یکرنگ نبودید و دائما در حال خدعه و حیله بودید. حضرت به این نکته ظریف اشاره مینماید که شما لباس دین به تن کرده بودید و اصل خود را در پس لباس دین، پنهان کرده بودید و به دین و فرامین الهی توجهای نداشته بودید و در پی مقصود خود بودید و از نام دین سوء استفاده میکردید.
شایان ذکر است که این سخنان حضرت، مختص زمان و افراد خاصی نمیباشد بلکه اگر با دقت بنگریم خواهیم دید که در این عصر نیز هستند افرادی که در قالب دین مردم را میفریبند و تحت لوای دین به دنبال منافع و مقاصد خود میباشند. البته وجود افراد خالص و دیندار باعث رسوایی منافقان میشود.
امروز از ما و شما یکى بر راه حق ایستاده و یکى بر باطل . آن که به یافتن آب اطمینان دارد، هرگز، از تشنگى هلاک نمى شود.
"اقَمْتُ لَکُمْ عَلَى سَنَنِ الْحَقِّ فِی جَوَادِّ الْمَضَلَّةِ حَیْثُ تَلْتَقُونَ وَ لاَ دَلِیلَ وَ تَحْتَفِرُونَ وَ لاَ تُمِیهُونَ، الْیَوْمَ انْطِقُ لَکُمُ الْعَجْمَاءَ ذَاتَ الْبَیَانِ؛ براى هدایت شما بر روى جاده حق ایستادم، در حالى که، بیراهههاى ضلالت در هر سو کشیده شده بود و شما سرگردان و گم گشته به هر راهى گام مىنهادید. تشنه بودید و هر چه زمین را مىکندید به نم آبى نمىرسیدید. امروز این زبانِ بسته را گویا کردهام، باشد که حقایق را به شما بگوید."
"عَزَبَ رَایُ امْرِئٍ تَخَلَّفَ عَنِّی مَا شَکَکْتُ فِی الْحَقِّ مُذْ ارِیتُهُ، لَمْ یُوجِسْ مُوسَى علیه السلام خِیفَةً عَلَى نَفْسِهِ بَلْ اشْفَقَ مِنْ غَلَبَةِ الْجُهَّالِ وَ دُوَلِ الضَّلاَلِ، الْیَوْمَ تَوَافَقْنَا عَلَى سَبِیلِ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ مَنْ وَثِقَ بِمَاءٍ لَمْ یَظْمَاْ ؛ در پرتگاه غفلت سرنگون شود، اندیشه کسى که به خلاف من ره مىسپرد، که من از آن روز که حق را دیدهام، در آن تردید نکردهام. اگر موسى(ع) مىترسید، بر جان خود نمىترسید، بلکه از چیرگى نادانان و گمراهان مىترسید. امروز از ما و شما یکى بر راه حق ایستاده و یکى بر باطل . آن که به یافتن آب اطمینان دارد، هرگز، از تشنگى هلاک نمى شود."امیرالمومنین علیه السلام در عبارت فوق با صراحت میفرماید کسی که از راه امام خارج شود و به راه دیگری برود قطعا دچار غفلت شده و سرنگون خواهد شد و تنها راه سعادت و نجات راه امام است. و اگر روزی در جامعهای گمراهان و نادانان حاکم شوند، بیشک آن جامعه رو به زوال و نابودی قدم گذاشته است.
منبع:نهج البلاغه، خطبه 4، ترجمه عبدالحمید آیتی
.: Weblog Themes By Pichak :.